لایحه دفاعیه - ابطال رای داوری
رياست محترم شعبه 126 دادگاه عمومي حقوقي مجتمع قضايي شهيد باهنر
تهرا ن با سلام و عرض ادب ،
با عنايت به پرونده به شماره بايگاني شعبه .... با خواسته ي ابطال راي داور كه وقت رسيدگي به تاريخ 18/08/1399 ساعت 30:11 ابلاغ گرديده ، موارد ذيل به استحضار حضرتعالي ميرسد :
الف - شرح ماوقع
1 – اينجانب به همراه آقاي رضا .... به عنوان سازندگان قرارداد مشاركت .... املاك ... ، متعهد به اخذ جواز تخريب و نوسازي از شهرداري منطقه 8 تهران و رفع موانع قانوني جهت احداث بنا به صورت پنج طبقه ي مسكوني به انضمام يك طبقه پاركينگ و اجراي عمليات عمراني پروژه شامل تخريب و گود برداري و اجراي فونداسيون و اسكلت و احداث بنا مطابق متريال و مصالح و منصوبات مشخص شده در قرارداد و اخذ عدم خلاف و پايان كار از شهرداري و اخذ صورت مجلس تفكيكي و اسناد تك برگي آپارتمان هاي احداثي از اداره ي ثبت اسناد و املاك ، با مالكين پلاك ثبتي ... فرعي از ... اصلي به آدرس تجریش .......... ميباشيم .
2 – همانگونه كه در متمم قرارداد مشاركت در ساخت ..... املاك ... مورخ 21/02/1398 (پيوست 1) به امضاي كليه ي طرفين قرارداد من جمله آقاي رضا ..... رسيده است ، اينجانب متعهد به تامين 50 درصد هزينه هاي ساخت پروژه در قبال 50 درصد منافع حاصله براي سازندگان بوده ا م .
3 – آپارتمان طبقات چهارم و پنجم به عنوان منافع حاصله در سهم سازندگان قرار داشته است كه با عنايت به شراكت 50 درصدي سازندگان و توافق و تراضي ايشان، آپارتمان طبقه ي چهارم در سهم آقاي رضا ..... و آپارتمان طبقه ي پنجم در سهم اينجانب بوده ا ست .
4 – آقاي رضا ..... ، سهم اختصاصي خود از منافع حاصله براي سازندگان ، كه آپارتمان طبقه ي چهارم در ساختمان احداثي ميباشد را بدوا در تاريخ 28/05/1396 و سپس به موجب مبايعه نامه به كدرهگيري .......... مورخ 1397/07/21 (پيوست 2) به آقاي ميلاد .... واگذار نمود و اين فروش خود را در تاريخ 1398/02/21 به موجب قرارداد شماره ي ..... به تنفيذ كليه ي مالكين پلاك ثبتي موضوع قرارداد مشاركت در ساخت رساند (پيوست 3).
5 – ايشان قسمتي از چك هاي دريافتي خود از آقاي ميلاد ... بابت فروش آپارتمان طبقه ي چهارم را پشت نويسي و امضا نموده و در تاريخ 1396/07/30 بابت بدهي خو د به اينجانب منتقل نموده است (پيوست 4)
6 – از آنجا كه آقاي رضا .... ، سهم خود از منافع حاصله براي سازندگان را فروخته بود و منفعتي براي ايشان باقي نبود ، با تورم ايجاد شده در كشور، انگيزه اي براي ايفاي تعهدات خود نداشت و با سنگ اندازي به روش هاي مختلف و عدم پرداخت سهم خود از هزينه هاي ساخت ، باعث تعطيلي كارگاه ساختماني گر ديده بود .
7 - با برگزاري جلسات متعدد و مذاكرات فراوان ، اينجانب مجبو ر به پذيرش خواسته ي ايشا ن مبني بر ادامه ي عمليات عمراني پروژه به تنهايي و تامين كليه ي هزينه هاي ساخت گرديدم مشروط بر اينكه ايشان ، سهم خود از هزينه هاي ساخت را كه 50 درصد كل هزينه هاي ساخت ميباشد در زمان تكميل و تحويل آپارتمان ها و سهم خود از هزينه ها به جهت اخذ پايان كار و اسناد تك برگي آپارتمان هاي احداثي را در زمان آماده شدن اسناد تك برگي به اينجانب پرداخت نمايند .
8 – به جهت اجراي توافق مذكور ، در تاريخ 1398/03/24 ، متمم قرارداد مشاركت در ساخت .... املاك ... با موضوعيت داوري بين اينجانب و خواهان محترم ، تنظيم و به امضا رسيد و آقاي ابوالفضل ... به عنوان داور مرضي الطر فين با حيطه ي داوري نسبت به مسائل حقوقي سازندگان با يكديگر در قرارداد مشاركت در ساخت مذكور و متمم هاي بعدي آن ، تعيين گرديدند و مقرر شد كه ايشان در صورت بروز هرگونه اختلاف في مابين سازندگان اعم از اختلاف ناشي از كوتاهي طرفين از انجام وظايف قانوني و اختلاف در آورده ي هر يك از شركا و منافع هر يك اظهار نظر نمايند و راي ايشان براي امضا كنندگان اين متمم ، لازم الاجرا باشد (پيوست 5) .
9 – در ادامه ي اجراي توافق صورت گرفته در بند 7 لازم بود كه هزينه هاي ساختمان تا آن تاريخ حسابرسي گردد و حساب كتاب في مابين سازندگان تا آن تاريخ بسته شود ، فلذا در تاريخ 1398/03/30 هزينه هاي انجام شده توسط اينجان ب تا آن تاريخ به تاييد آقاي رضا .... و داور مرضي الطرفين قرار گرفت (پيوست 6)
ليكن آقاي رضا.... ، قادر به ارائه ي اسناد مثبته به جهت هزينه هاي انجام شده توسط خود نبود فلذا در تاريخ 1398/04/01 اينجانب نسبت به درخواست تامين دليل در شوراي حل اختلاف (پيوست 7) اقدام نمودم .
10 - در تا ريخ 1398/04/04 متمم قرارداد مشاركت در ساخت ... املاك ملل ، توافق حاصله در بند 7 را مكتوب نمود و اجراي عمليات ساختماني به اينجانب محول گرديد و تاكيد شد كه آورده و منافع هر يك از سازندگان به صورت مساوي (هر يك پنجاه درصد) توافق شده و زمان محاسبه ي سهم آقاي رضا .... از هزينه هاي ساخت پروژه در زمان تكميل و تحويل آپارتمان ها و سهم ايشان از هزينه هاي مربوط به صدور اسناد تك برگي آپارتمان ها ( پايان كار و ماليات و صورت مجلس تفكيكي ) در زمان صدور سند هاي تك برگي لازم الپرداخت ميباشد و در صورت عدم پرد اخت به موقع و مطالبه ي قانوني ، اينجانب حق دريافت خسارت تاخير تاديه را دارا ميباشم . اين توافق نيز تحت شمول قرارداد داوري مورخ 24/03/ 1398 قرار گرفته و در صورت امتناع يا تخلف هر يك از طرفين ، داور مرضي الطرفين ، صلاحيت اظهار نظر و تصميم گيري در خصوص موضوع ت وافقات اين متمم را نيز دارد (پيوست 8)
11 - بر هيچ كس پوشيده نيست كه با توجه به تورم موجود در كشور و تلاطم بازارها ، پذيرفتن متمم 1398/04/04 كه ناشي از عدم احساس مسووليت آقاي رضا ..... در ايفاي تعهدات خود و تحت فشار قرار دادن اينجانب با تعطيلي عمليات عمراني پروژه بود ، چه ضرر هنگفتي به اينجانب وارد نمود تا جايي كه براي تامين هزينه هاي ساخت مجبور به فروش خودرو و زندگي خود شدم .
12- در روند عمليات عمراني ، تك تك هزينه ها به صورت روزانه به داور مرضي الطرفين ارائه گرديد و از آنجا كه محل كار داور به پروژه ي ساختماني نزديك بود (كمتر از 5 دقيقه پياده روي) ، ايشان همواره سركشي هاي منظم به كارگاه و راستي آزمايي هزينه ها را انجام ميدادند و با عنايت به صلاحيت ايشان در تاييد آورده ي هر يك از سازندگان وفق قرارداد داوري مورخ 1398/04/03 در انتهاي هر ماه ، هز ينه ها به تاييد ايشان ميرسيد .
13- با ياري خداوند متعال و كمك مالي دوستان و بستگان ،عمليات عمراني پروژه به اتمام رسيد و در تاريخ 1399/02/16 اولين آپارتمان در مجتمع جديد الاحداث و در تاريخ 1399/03/05 ، دومين آپارتمان تحويل ذي نفع گرديد .
14 – در تاريخ 1399/02/22 ، يعني زمانيكه عمليات عمراني به پايان رسيده بود و آپارتمان ها آماده ي تحويل و بهره برداري بودند ، شخصي به نام سيد مسعود ..... طي اظهار نامه ي رسمي به پيوست 9 ، اعلام نمود كه آپارتمان طبقه ي پنجم ( سهم اينجانب در قرارداد 3 مشاركت در ساخت ) را از آقاي رضا ...... خريداري نموده و متعاقبا پرونده اي به شماره بايگاني ..... با اتهام كلاهبرداري و فروش مال غير در شعبه 1 بازپرسي ناحيه 8 تهران تشكيل گرديد .
لازم به ذكر است كه متاسفانه آقاي رضا ..... با زياده خواهي و بي نظمي مالي در ساختمان ديگري نيز اقدام به انتقال مال غير نموده اند و مطابق دادنامه ي ..... صادره از شعبه 1082 دادگاه كيفري دو مجتمع قضايي شهيد مدرس تهران به تاريخ 1398/07/12، محكوم به كلاهبرداري شده اند ( پيوست 10)
15 - آقاي رضا ..... از پرداخت سهم خود از هزينه هاي ساخت وفق قرارداد 1398/08/08 طفره ميرفت و اينجانب در تاريخ 1399/03/11 از داور مرضي الطرفين ، به وسيله اظهار نامه ي رسمي به پيوس ت 11 خواستم با عنايت به قرارداد مورخ 1398/04/04 و قرارداد داوري و مجوز حاصل از آن ، نسبت به بررسي بدهي ايشان به اينجانب و الزام به پرداخت آن ، اقدام نمايند .
16- داور مرضي الطرفين در تاريخ 1399/03/20 به وسيله ي اظهار نامه ي رسمي (پيوست 12) بررسي خواسته ي اينجانب را آغاز نمود و خواستار ارائه ي مدارك و مستندات از طرفين گرديد .
17- اينبار نيز عليرغم ابلاغ قانوني اظهارنامه ي داور در سامانه ي ثنا ، آقاي رضا ..... ، پاسخگو نبودند و به داور مراجعه ننمودند و حتي تماس هاي تلفني داور نيز تاثيري در تغيير رفتار ايشان نداشت .
18- عليرغم اينكه هزينه ها به صورت روزانه به صورت اسناد مثبته شامل فاكتور و قرارداد و رسيد بانكي و رسيد پرداخت به رويت و تاييد داور مرضي الطرفين رسيده بود و داور با مشورت با سازندگان ديگر و سركشي هاي منظم راستي آزمايي انجام داده بودند ، ليكن قريب بر 2 ماه ، بررسي مدارك توسط داور مرضي الطرفين به طول انجاميد .
19- داور مرضي الطرفين به جهت اطمينان از بررسي هاي خود ، در تاريخ 21/05/1399 با فرستادن نامه به كارشناس رسمي دادگستري كه تامين دليل اوليه را در تاريخ 10/04/1398 در شوراي حل اختلاف انجام داده بودند ، خواستار برآورد كليه ي هزينه هاي ساخت ساختمان شدند (پيوست 13)
20- با عنايت به شفافيت متمم قرارداد مشاركت در ساخت .... املاك .... مورخ 1398/04/04 در بيا ن تعهد آقاي رضا .... و حسن نيت خود در پذيرفتن زياده خواهي ايشان در آن زمان مبني بر تامين سهم ايشان از هزينه هاي ساخت و حساب كتاب با خواهان محترم در انتهاي كار كه براي خود ايشان نيز غير قابل باور بود و صداقتي كه در اجراي عمليات عمراني و تعهدات از خود نشان دادم و همكاري كامل و صادقانه با داور مرضي الطرفين ، با طولاني شدن روند رسيدگي به خواسته ي به حق خود كه برايم غير قابل انتظار بود ، مجبور به افزايش خواسته (پرداخت خسارت تاخير تاديه ) مطابق با اظهارنامه به داور در تاريخ 05/06/1399 شدم .(پيوست 1)
21- داور محترم قرارداد در تاريخ 1399/06/06 مطابق آنچه د ر قرارداد داوري ذكر شد ه ، از طريق اظهارنامه ي رسمي در سامانه ي ثنا راي خود را ابلاغ نمود ، ليكن باز هم خبري از آقاي رضا ...... نشد .(پيوست 15)
22- در تاريخ 1399/06/29 دادخواست بدوي خود را به جهت اجراي راي داور از طريق سامانه خدمات قضايي ارسال نمودم (پيوست 16)
23- در تاريخ 139//08/03 اجراييه صادره از شعبه 115 دادگاه عمومي حقوقي مجتمع قضايي شهيد با هنر تهران آقاي رضا .... را محكوم به اجراي راي داور نمود .(پيوست 17)
24- آقاي رضا ..... در طول چند سال گذشته با تمام توان و تلاش تمامي اموال خود را مخفي نموده و به نزديكان خود انتقال داده است و وجود پرونده اي متعدد در دادگاه ها و دادسرا ها همگي نشان از سوء نيت ايشان در پرداخت حق الناس ميباشد .
ب - در مقام دفاع در برابر دادخواست خواهان
خواهان محترم فقط اينجانب را خوانده قرار داده است در صورتيكه در دادخواست ابطال راي داور ، داور نيز ميبايست خوانده قرار ميگرفت . اينجانب بند به بند دادخواست ايشان را به شرح ذيل پاسخ ميدهم ،
1- مطابق ماده 455 قانون آيين دادرسي مدني ، اينجانب و خواهان محترم تراضي نموديم كه در صورت بروز اختلاف به داوري مراجعه نماييم و متمم قرارداد مشاركت در ساخت ... املاك ملل مورخ 1398/03/24 با موضوعيت داوري به امضا رسيد همچنان كه در متمم قراداد مشاركت فوق الذكر به تاريخ 1398/04/04 نيز تاكيد گرديد كه آن توافق و متمم نيز تحت شمول قرارداد داوري ميباشد . پس از بروز اختلاف و عدم ايفاي تعهد آقاي رضا ..... مطابق قرارداد 1398/04/04، اينجانب از طريق اظهار نامه ي رسمي همانگونه كه در قرارداد داوري تعيين شده بود ، درخواست داوري نمودم .
مطابق ماده 484 قانون آيين دادرسي مدني ، ترتيب تشكيل جلسه و نحوه ي رسيدگي و دعوت براي حضور در جلسه ، توسط داور تعيين ميگردد و مطابق ماده 477 همين قانون ، داور در رسيدگي و راي ، تابع مقررات قانون آيين دادرسي نيست ، و مطابق ماده 476 همين قانون ، طرفين بايد اسناد و مدارك خود را به داور تسليم نمايند و داور نيز ميتواند توضيحات لازم را از آنان بخواهد فلذا در تاريخ 1399/03/20 ، داور مرضي الطرفين با در نظر گرفتن اين مواد قانوني طبق اظهار نامه ي رسمي به طرفين دعوا ابلاغ نمود كه ظرف 48 ساعت ، مدارك و مستندات خود را تحويل نمايند ليكن خواهان محترم در نقض ماده 476 قانون آيين دادرسي مدني به اين اظهار نامه كوچكترين واكنشي نشان نداد . با توجه به اينكه اظهار نامه به درستي ابلاغ شده و مهلت داده شده و پس از آن نيز داور مدت زيادي صبر كرده و تلفني هم با ايشان تماس گرفته و ايشان اهميتي نداده و با اين گمان كه اگر سكوت كند و مدارك و مستندات و دلايل ارائه ننمايد ، يك سنگ است بر سر راه صدور راي داور ، اين روش را پيش گرفته غافل از اينكه در صورت عدم حضور و دفاع و ارائه ي مدارك و مستندات ، داور با توجه به مدارك ميتواند راي خود را صادر نمايد صرف نظر از اينكه مدارك ارائه شده به داور در نهايت صداقت و كامل از جانب بنده به داور مرضي الطرفين ارائه شد و راي داور موجه و مدلل بوده و مخالف با قوانين موجد حق نميباشد .
2- در بند دوم دادخواست ، خواهان محترم ميفرمايند " هر رابطه ي قراردادي كه بين افراد ايجاد ميشود چنانچه بر طبق قوانين واقع شده باشد و مخالف صريح قانون نباشد براي طرفين موجد حق و تكليف ميباشد " كه دقيقا متمم قرارداد مشاركت در ساخت .... املاك ملل مورخ 1398/04/04 همچين قراردادي است كه براي خواهان تكليف و براي اينجانب حق ايجاد نموده است .
3- این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.
4- این قسمت از لایحه به جهت حفظ اسرار موکل حذف شده است.
5- در بند 5 دادخواست آمده است كه نظر كارشناس رسمي دادگستري در قالب تامين دليل از مراجع قانوني انجام نشده و داراي اعتبار نميباشد كه درخواست تامين دليل اينجانب در شوراي حل اختلاف ناقض ادعاي خواهان ميباشد و عجيب است كه چطور ايشان انتظار دارند كه داور امر تخصصي ارزش گذاري انجام كارهاي عمراني را به كارشناس ارجاع ندهند و از نظر ايشان استفاده ننمايند در صورتيكه در بند 4 دادخواست ، جمع كردن چند عدد را در حيطه ي اختيار كارشناس حسابرسي دانسته اند ، نتيجه اينكه در جهت پر گويي و ادعاهاي واهي ، هر جا كه به نفعشان بوده ارجاع به كارشناس را لازم و هرجا كه به نفعشان نبوده ، غير لازم دانسته اند و ماده 476 قانون آيين دادرسي مدني صراحتا دست داور را در جلب نظر كارشناس باز گذاشته است . در قسمتي ديگر از بند 5 دادخواست ، اظهار نموده اند كه دو پروژه ي مشترك ديگر علاوه بر پروژه ي موضوع اختلاف بين طرفين وجود دارد و خواسته اند كه داور در مورد اختلافات مالي آنها نيز اظهار نظر نمايد در صورتيكه در زمان امضاي قرارداد داوري مورخ 1398/03/24 ، جناب آقاي ابوالفضل...... فقط داور قرارداد مشاركت ........ املاك و متمم هاي بعدي آن ميباشند و گذشته از اين در پروژه هاي مورد ادعاي ايشان ، خواهان ضمن امضاي صلح نامه مورخ 1398/07/01 ، كل سهم و منافع خود را واگذار نموده و همچنان تعهدات خود را انجام نداده و در آنها نيز بدهكار به اينجانب ميباشد و اينجانب به زودي با طرح دادخواست در مراجع قضايي ذي صلاح الزام ايشان به پرداخت بدهي خود را خواهم خواست .(پيوست 19)
6- در جواب بند 6 دادخواست مجددا تاكيد ميگردد كه آقاي رضا ..... ، سهم اختصاصي خود از منافع حاصله براي سازندگان ، كه آپارتمان طبقه ي چهارم در ساختمان احداثي ميباشد را بدوا در تاريخ 1396/05/28 و سپس به موجب مبايعه نامه به كدرهگيري ..... مورخ 1397/07/21 ) پيوست 2 ( به آقاي ميلاد ..... واگذار نمود و اين فروش خود را در تاريخ 1398/02/21 به 6 موجب قرارداد شماره ي .... به تنفيذ كليه ي مالكين پلاك ثبتي موضوع قرارداد مشاركت در ساخت رساند كه هيچ يك از اين مبايعه نامه و قرارداد ها به امض اي اينجانب نرسيده و فروشنده ي 100 سهم آن آقاي رضا .... ميباشند و تنها قسمتي از چك هاي پرداختي آقاي ميلاد ..... كه جملگي در وجه خواهان ميباشد ، با امضا و پشت نويسي به اينجانب منتقل گرديده كه جهت پرداخت بدهي خواهان به اينجانب بوده است. فروش آپارتمان طبقه ي پنجم كه توسط وكيل خواهان مطرح گرديده ، تحت عنوان كلاهبرداري و فروش مال غير در بازپرسي شعبه 1 دادسراي ناحيه 8 تهران در جريان رسيدگي و تحقيق است و متاسفانه آقاي رضا .... داراي پرونده ي مشابهي نيزميباشند كه در آن كلاهبرداري و فروش مال غير ايشان محرز گرديده است.(پيوست 10)
7- تناقض گويي خواهان در بند 7 دادخواست كه به غلط آن را بند 4 شماره گذاري نموده به اوج خود ميرسد ، آنجا كه اشاره به ماده 522 قانون ايين دادرسي مدني مينمايد و اينجانب را محق دريافت خسارت تاخير تاديه نميداند . مضافاً در متمم قرارداد مشاركت در ساخت ... املاك ملل مورخ 1398/04/04 تاكيد شده است كه " در صورت عدم پرداخت به موقع و مطالبه ي قانوني ، خانم مرضيه ..... حق دريافت خسارت تاخير تاديه را دارا ميباشد " و از آنجا كه آقاي رضا ...... در پرداخت بدهي خود تعلل مي ورزند و باعث بروز خسارت به اينجانب شده اند ، مجبور به افزايش خواسته (دريافت خسارت تاخير تاديه) مطابق با اظهارنامه به داور در تاريخ 1399/06/05 شدم كه در صفحه ي اول داوري قسمت " خواسته ي دعوي " داور آن را لحاظ نموده است.
در پايان با توجه به اينكه پروسه ي داوري مطابق مواد 454 به بعد قانون آيين دادرسي مدني انجام شده ، به جهت احقاق حق ، خواستار رد دادخواست خواهان از محضر رياست محترم دادگاه ميباشم .
با سپاس و تجديد احترام
تنظیم کننده : وکیل مسعود محمدی (زمستان 1399)
استفاده از این مطلب با ذکر منبع (https://www.masoudmohamadi.ir/دست-نوشته-های-وکیل/لایحه-ابطال-رای-داور) بلامانع است.
شماره وکیل جهت قبول داوری و حکمیت در دعاوی کلیک کنید - 88019243